سایت ویکی پدیا که یک سایت دانشنامه ی آزاد جهانی است از همه ی اعتماد آقای رئیس جمهور به اسفندیار رحیم مشایی می نویسد . با این توصیف بی اختیار یاد جمله ی حدادیان افتادم که می گفت : کجای دنیا به یک میرزا بنویس اینقدر مسئولیت می دهند ؟!
ببینید این عکس را و قضاوت کنید
از قدیم گفته اند :
خوش تر آن باشد که سر دلبران ... گفته آید در حدیث دیگران !
سلام
آقا فرمودند که "ضعفهای دولت(منظور مشاییست)را نگویید.من خودم بیشتر از دیگران ضعفها را می دانم."
این جریان مشایی را باید رها کرد.چون امر رهبرست. وباید از دولت وعملکرد کلیش دفاع جانانه کرد.
یاعلی
سلام
چون آقا فرموده اند ما هم رها می کنیم
اما رها کردن دلیل بر انتقاد کردن نیست
ایشان در جمع جامعه مدرسین حوزه علمیه در قم فرمودند : (قریب به مضمون) با تکیه بر ادله های دینی خودمان جواب اش را بدهید .
بسم رب الشهدا
سلام بزرگوار
بروزم با (همپای شما تا آسمان)
منتظر حضورتونم انشالله
یاحق
اگرآقای احمدی نژد همان اول که رهبر نامه ی برکناری رحیم مشایی را نوشتند مشایی را کنار می گذاشتند انقدر حرف وحدیث پشت دولت بوجود نمی آمد زیرا اگر مشایی نبود دشمنان چیز دیگری نداشتند که با آن دولت را تخریب کنند وخدمت های آن را نادیده بگیرند.همین جاست که آینده نگری امام خامنه ای و تدبیر ایشان به وضوح دیده می شود و به همه ثابت شد که امام خامنه ای هیچ حرفی و هیچ کاری را بی علت انجام نمی دهند.
شکی در تدبیرهای بی عیب و نقص امام خامنه ای نیست . در همین راستا بخوانید :http://lajman.blogsky.com/1390/02/23/post-61/
سلام
خدا عاقبت همه مان را بخیر ختم کند انشاالله...
حالا دور، دور ماست...
سلام
خدا رحمت کند آیت الله مشکینی را می فرمود : او که صدام است اگر خدا ما را رها کند هزار دام می شویم برای اسلام .
توضیحات عکس راخواندیم بترکداین مشایی چقدرمسئولیت دارداین شلغم
بترکد ؛ آمین !
سلام برادر
شاید کمتر کامنت بگذارم یا حتی کمتر بیایم، اما همیشه وبلاگ شما را به عنوان وبلاگی نمونه به دوستان معرفی می کنم.
دعا بفرمایید.
سلام استاد
لجمن افتخارش همین بس که نامش به تایید شما رسیده و همچنین اینکه هر از گاهی کامنتی با عنوان "امیرعباس" دارد .
سلام.
فردا نیمه خرداد است.همان روزی که انتظارش را می کشید.
برای رفتنش خودش می گویید:
سالها می گذرد حادثه ها می آید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
رفتنش را شاعر دیگری می گوید:
که باور می کند در باغ ما داغ سنوبر را
که باور میکند افتادن سرو تناور را
قیصر میگفت:
از رفتنش دهان همه باز
انگار گفته اند پرواز
پر واز
و این حقیر در سوک امام سروده ام:
آشنایی ز آرزوی غریب
رفت و آرزوی او شد گم
مرد گرمای آسمان آخر
رفت روی دوش این مردم
سلام
ممنون که قدم رنجه فرمودید
شعر زیبایتان در وبلاگ استفاده خواهد شد .
ان شاء الله .