کوه پرسید ز رود : زیر این سقف کبود راز ماندن در چیست ؟
گفت : در رفتن من .
کوه پرسید و من : گفت در ماندن تو .
بلبلی گفت و من : خنده ای کرد ، و گفت : در غزلخوانی تو !
آه از آن آبادی که در آن کوه رَوَد ، رود مرداب شود ، و درآن بلبل سرگشته سرش را به گریبان ببرد ، و نخواند دیگر .
من و تو ، بلبل و کوه و رودیم .
راز ماندن جز ،
در خواندنِ من ، ماندنِ تو ، رفتنِ یاران سفر کرده مان نیست ، بدان !
ادامه...
خواهشن تموم شعر رابنویسیدثانیا اینقدر نظر های خودتون سانسور نکنید ثالثا ما اهل کوفه نیستیم علی (سیدعلی خامنه ی) تنها بماند
سلام ببخشید که کل شعر را ندارم . ولی اگه بخواهید می تونید در کلیپ مبارز ببینید . منظور از سانسور نظرها یعنی چی ؟ متوجه نشدم . در ضمن ما هم اهل کوفه نیستیم .
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
خواهشن تموم شعر رابنویسیدثانیا اینقدر نظر های خودتون سانسور نکنید ثالثا ما اهل کوفه نیستیم علی (سیدعلی خامنه ی) تنها بماند
سلام
ببخشید که کل شعر را ندارم . ولی اگه بخواهید می تونید در کلیپ مبارز ببینید .
منظور از سانسور نظرها یعنی چی ؟ متوجه نشدم .
در ضمن ما هم اهل کوفه نیستیم .