اینجا لجمن است

لبه جلویی منطقه نبرد

اینجا لجمن است

لبه جلویی منطقه نبرد

کروبی چه قولی به مردم قم داده است ؟!

لجمن : شیخ بی سواد در جدیدترین مصاحبه اش با بی بی سی اتهاماتی را برای چندمین بار به دولت منتخب مردم وارد کرده و بدتر از آنکه این بار همنوا با دوستان آمریکاییش نهاد مقدس سپاه را هم مورد تهاجم قرار داده و بیان کرده که رئیس جمهور فعلی به صورت غیرقانونی و با کودتایی که سپاه درست کرده بود روی کارآمده است !


آقای شیخ بی سواد در این مصاحبه همه ی خدماتی را که سپاه و بسیج در طول سی سال انقلاب اسلامی برای حفظ دستاوردهای این نظام انجام داده و در این راه صدها هزار شهید فدای آن کرده نادیده می گیرد و به راحتی نظام اسلامی و نهاد مقدسی چون سپاه و بسیج را که متعلق به بدنه ی مردمی جامعه است را مورد تهاجم کلمات سخیف خود قرار می دهد .

این مصاحبه مرا یاد خاطره ای از شب اول رجب امسال (89) انداخت که آقای کروبی این شیخ ساده لوح سفری به قم داشتند . فقط جهت یادآوری وبیان نقش سپاه در حفظ جان این شیخ بنده برای اولین بار این خاطره را منتشر می کنم .


تازه از سر کار رسیده بودم و بعد از کمی استراحت ، از طریق یکی از دوستان اطلاع یافتم که آقای شیخ بی سواد برای شرکت در مراسم ختمی به قم آمده . بی درنگ خود را به بیت منتظری (و البته صانعی ) رساندم تا از نزدیک شاهد قضایا باشم . ساعت حدود 7 بعدازظهر بود و نزدیک 200 الی 300 نفر جلوی بیت صانعی مشغول شعار دادن بر علیه این شیخ کودن بودند . شعارها رنگ و بوی تندی داشت .


لجمن : از جمله شعارهای آن روزاین بود :کروبی بی سواد ، عامل دست موساد – مرگ بر کروبی منافق – مزدور آمریکایی ، ما آمدیم کجایی - کروبی بی سواد ، لیاقتت چادر است (که البته با سردادن این شعار بانوان محجبه و انقلابی شهر قم اعتراض کردند که چرا ارزش چادر را پایین می آورید ! )


هرچه آفتاب به سمت مغرب پیش می رفت ، مردم بیشتر و بیشتر جمع می شدند ، و شیخ بی سواد هم که دیگر حتی خانه ی صانعی را برای خود امن نمی دید ، درست مثل موشی که دنبال سوراخی بگردد ، در همان حوالی جابجا می شد . از خانه ی صانعی به حسینیه امام خمینی و از آنجا به منزل آقای منتظری می رفت و پی در پی جا عوض می کرد .


این بازی موش و گربه تا ساعت 12 شب ادامه داشت و جمعیت روبه افزایش بود . حدود یک ساعت بعد که شعارهای مردم تند تر می شد و از حضور این شیخ ساده لوح عصبانی تر می شدند ، شعارها را از خود کروبی به سمت لباس کروبی تغییر دادند .


لجمن : مردم درباره ی لباس کروبی شعار می دادند: کروبی منافق ، خلع لباس گردد – کروبی حیا کن ، این لباس را رها کن - کروبی لباس را در بیار برو – و یا در جای دیگری شعار می دادند : عمامه ی کروبی حق مسلم ماست .


 به هرحال اینجا شهر قم بود و مهد علم و تهجد و فقاهت . و تحمل نفاق این مزدور با لباس مقدس روحانیت برای مردمی که سالیان سال این لباس را بر تن آیات عظامی چون بهجت ، تبریزی ، فاضل لنکرانی ، مکارم شیرازی ، نوری همدانی ، مشکینی و ... ، دیده بودند بسیار سخت بود .

کار که به اینجا رسید کروبی تصمیم گرفت خود را در اختیار نیروهای سپاه قرار دهد ، تا حداقل این عزیزان جان او را نجات دهند . با توجه به این که کروبی دست نیروهای سپاه بود اما مردم باز به شعارهای خود ادامه می دادند تا وقتیکه فرمانده سپاه قم آقای جباری به میان جمعیت آمد و بعد از دعوت مردم به آرامش و برای اینکه خدای ناکرده پیراهن عثمانی برای نظام در این جریان درست نشود ، از آنان تقاضا کرد تا محل را ترک کنند و اجازه دهند این بدبخت از اینجا خارج بشود .


اما مردم که با این سخنان فرمانده سپاه اقناع نشدند دو مطلب را از ایشان درخواست کردند : یکی اینکه آقای کروبی قول بدهد دیگر به قم نیاید و دیگر اینکه او را خلع لباس کرده و سپس اجازه ی خروج از قم را به او بدهند .


فرمانده سپاه مورد اول را پذیرفت اما برای حفظ حرمت این لباس مقدس مورد دوم را نپذیرفت و همین مسأله باعث شد تا اجتماع مردم تا ساعت 4 صبح طول بکشد و نیروهای سپاه و اطلاعات به سختی و با فضاحت کامل این روحانی نمای بی سواد را از قم فراری دادند .


لجمن : آقای شیخ بی سواد ! یادت نرود که تو غیر از لباس و جانت حتی شکل ظاهری صورتت را نیز مدیون بچه های سپاه هستی که اگر آن شب پاسداران نبودند ، مردم قم غیر از اینکه لباست را از تنت خارج می کردند ، پوزه ی زشتت را نیز در دهانت خُرد می کردند تا دیگر نتوانی حتی با بی بی سی هم مصاحبه کنی .


دوباره لجمن : آقای شیخ ساده لوح ! به تو پیشنهاد می کنم همینطور به ساده لوحی خود ادامه بده . با بی بی سی ، سی ان ان ، فاکس نیوز ،  صدای آمریکا ، شبکه پنج فرانسه ، انگلیس ، آلمان ، ایتالیا ، هلند و اگر باز راضی نشدی با شبکه ی دوم کره ی ماه ! مصاحبه کن و همینطور هر غلطی خواستی بکن ، فقط قولی که به مردم قم دادی را فراموش نکن .  که اگر یک بار دیگر بعد از این مصاحبه هایت تو را در قم ببینیم این بار کمترین چیزی که از تو خواهیم گرفت لباس روحانیتت است !  

وضعیت آقای هاشمی نگران کننده شد !

آقای رفیقدوست در جدیدترین بیان خویش که در تاریخ 2-5-89 بر روی خبرگزاریها منتشر شد ، سئوالاتی را در رابطه با آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان پاسخ داده است .

از جمله اینکه درباره ی فرزند ایشان مهدی هاشمی گفته است : مگر امام خمینی توانست جلوی سید حسین را بگیرد !


لجمن : سید حسین خمینی یکی از نوه های امام (ره) بود که درهمان اوایل انقلاب ، وقتی بر روی نیروهای کمیته اسلحه کشیده بود ، امام فرمودند : او را دست بسته پیش من بیاورید و هر اقدامی کرد شما هم مقابله به مثل کنید .(صفارهرندی در برنامه دیروز ، امروز ، فردا )


و یا اینکه درباره ی احتمال استعفای ایشان گفته است : من اخیراً که با ایشان دیدار کردم، آقای هاشمی گفت اگر آقا واقعا اجازه دهند من به قم می‌روم اما ایشان اجازه نمی‌دهند .


لجمن : اولاً آقا نه ، امام خامنه ای (حضرت ماه ) . ایشان هنوز از موضع 21 سال پیش برنگشته و مانند همانروزها که گفته بود : به جانشین امام ، امام نمی گوییم ! لفظ آقا را به صورت خیلی عامیانه به زبان می آورند که جای بسی تعجب است .


اما دو مطلب فوق روی صحبت ما نیست . روی سخنم با جمله ی زیر است که عرض می شود .

آقای محسن رفیقدوست درباره اختلاف نظرهای آقای هاشمی رفسنجانی با امام خامنه ای هم اینگونه گفته است : ‌امروز آقای هاشمی در هیچ موردی به جز ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد با رهبری نظر مخالف ندارند. به هر حال ایشان به عنوان یک انسان 76 ساله، معتقد است آقای احمدی‌نژاد برای ریاست جمهوری مناسب نیستند. البته این نظر را خیلی‌های دیگر هم می‌گویند اما آنها مهم نیستند. آقای هاشمی مهم است.


لجمن : جناب آقای اکبر هاشمی رفسنجانی ! پس التزام عملی به ولایت فقیه چه می شود ؟! شما که سیلی خورده ی این انقلاب هستید ، اگر این التزام را نداشته باشید ، از ما بچه های نسل سوم چه انتظاری می توان داشت .


آقای اکبر آقا ! نظر رهبری را نمی پذیرید ، نپذیرید (این مسأله را در قیامت جوابگو باشید ) اما رأی 24 میلیونی مردم را چه می گویید .

شما مهمترید یا 24 میلیون انسان دلباخته ی به ولایت و انقلاب اسلامی ؟ معلوم است شما مهمترید ! اگر شما برای این انقلاب تظاهرات کردی ، ما هم تظاهرات کردیم ( نهم دی یادت نره ) .

اگر شما سخنرانی کردی ، ما کم سخنرانی گوش ندادیم.

اگر شما امام را دیدی ، ما کم عکس امام را نبوسیدیم .

اگر شما زندان کشیده ای ، ما کم زخم زبان از منافقین داخلی برای این انقلاب نشنیده ایم که هزار بار بدتر از زندان است .

شما فقط یک سیلی بیشتر از ما خورده ای که لطفاً بیا یک سیلی به ما بزن و راحتمان کن !


لجمن : آقای اکبرخان ! لطفا سری به خامنه ای دات آی آر بزنید و استفتاء جدید حضرت ماه را در آنجا ببینید که ایشان ملاک التزام عملی به ولایت فقیه را اینگونه بیان می دارند : ... و همین که از دستورات حکومتى ولى امر مسلمین اطاعت کنید نشانگر التزام کامل به آن است.

آقای هاشمی ! تنفیذ حکم ریاست جمهوری را مصداقی از حکم حکومتی ولی امر مسلمین می دانید یا خیر ؟ قوانین جاری و ساری نظام اسلامی را چه طور ؟


لجمن : لطفا کمی به خود بیایید و دست از این لجاجت بردارید . از خوانندگان محترم معذرت می خواهم ولی به خاطر شدت ناراحتی ام از جمله ی آقای رفیقدوست که از قول آقای هاشمی بیان کرده اند ، مجبورم مطالبم را با شعاری از راهپیمایی تاریخی نه دی 88 به پایان ببرم ، که در یک شعار برگی نوشته بودند :

ایران که باغ پسته ی بابات نیست .

همین !

لطفاً به آقای خامنه ای امام نگویید !

در دورانی زندگی می کنیم که هرکس از هرجا می رسد ، برای هرکس که دوست دارد ، هر اسمی که می خواهد انتخاب می کند و بعد از چند روزی که آن را تکرار می کند ، آن اسم بر سر زبان ها می افتد و همه هم آن فرد را با این لقب صدا می زنند .

مثلاً به هر طلبه ی پایه کوتاهی ، بدون توجه به معنای آن ، حجت الاسلام می گویند . بعد از گذراندن چند پایه ی طلبه گی پسوند "والمسلمین" را هم به آن می افزایند و ... .

یا در دانشگاه بلافاصله که دانشجو یک لیسانس می گیرد به او کارشناس ، مهندس ، دکتر و... می گویند .

به صورت کلی ما بدون اینکه جایگاه هر فردی را بشناسیم لقبی را به او می دهیم  . اینکه  می گویم به آقای خامنه ای امام نگویید ، به همین خاطر است .

لفظ امام امروزه در جامعه ی ما به خیلی ها گفته می شود :

1-      به هرکس که برایمان نماز جماعت می خواند امام می گوییم . (امام جماعت)

2-      خیلی ها نام خانوادگی شان "امامی" است .

3-      من فردی رامی شناسم که به او "حاج آقا مهدی امام" می گویند . (امام جماعت مسجد جامع یکی ازشهرستان های استان اصفهان)

4-      و مثالهای فراوانی که شما هم می توانید بزنید .

اما مسئله ی مهم این است که ما الآن در عصرغیبت خورشید زندگی می کنیم و طبق حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم : حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت مانند خورشید پشت ابر هستند . (همه تفاسیر این حدیث را می توانید از بیانات علمای اعلام بخوانید ) .

اما مسئله ی قابل تأمل این است که وقتی خورشید پشت ابرها ، پنهان شده باشد ، دنیا تاریک می شود . و دنیای تاریک مانند شب است . اصلاً ما شب را شب می خوانیم به این خاطر که خورشید را در آسمان خودمان نمی بینیم .

هنگامی که شب است و خورشید در آسمان نیست و ما در بیابانی خشک و لم یزرع واقع شده ایم نور راهمان را از کجا باید بگیریم . غیر از این است که نور را در شب های ظلمانی ماه به ما می دهد .

ماه ، آفتاب نیست که از خودش نور داشته باشد ، ماه مهتاب است و چون دستش به خورشید می رسد نور را می گیرد و به ما می رساند .

ساده تر بگویم :

در زمان غیبت خورشید حتماً باید یک ماه وجود داشته باشد که دستش به خورشید برسد و نور خورشید را هرچند به اندازه ی نور مهتابی خودش به ما درماندگان وادی غربت زمین برساند .

به کوری چشم همه ی دشمنان ولایت و همه ی آن کسانی که به پیروی از آن امام جمعه که بعد از رحلت  امام در خطبه های نماز جمعه گفت : ما به جانشین امام خمینی (ره) ، امام نمی گوییم . و برای آنکه همه شان از حسادت بمیرند می گویم :

ما به آقای خامنه ای امام نمی گوییم ، ایشان در غیاب حضرت خورشید ماه ما هستند .

ماهیت اختاپوس پیشگو !

قبل از جام جهانی 2010 همه صاحبنظران از مباحثی مانند جنگ و جام جهانی صحبت های زیادی به میان می آوردند و پیش بینی می کردند که در این جام نیز شاید جنگ دیگری در دنیا اتفاق بیافتد .


اما به ظاهر هیچ جنگی در دنیا اتفاق نیفتاد . امروز که این مطلب را می نویسم مصادف است با یکشنبه 20-4-89 روز بازی فینال جام جهانی بین دو تیم اسپانیا و هلند.


اما مطلبی که ذهن جهانیان را به خود مشغول کرده است ، پیشگویی های یک اختاپوس عجیب و غریب است که تا بحال 100 درصد بازیهایی که پیشگویی کرده درست از آب درآمده است .


اگر نیم نگاهی به عالم سیاست بیاندازیم در خواهیم یافت که این اختاپوس ساخته ی ذهن خلاق صهیونیست جهانی است . این اختاپوس تا قبل از بازی آلمان – آرژانتین طرفداران زیادی نداشت ، تا لحظه ای که برد تیم آلمان را پیش بینی کرد و در کمال ناباوری جهانیان ، که اکثراً برد آرژانتین را پیش بینی می کردند ، آلمان بازی را برد و اختاپوس قهرمان این بازی شد .


اگر به صورت کلی بازیهای سیاسی را از فوتبال کنار بگذاریم ، نمی توانیم از اثرات روانی این پیشگو بر تیم ها بگذریم . واقعیت این است که قهرمان اصلی جام جهانی همین پیشگوی صهیونیستی است که به این شکل می تواند بر روان یک تیم فوتبال اثر گذار باشد .


اما سئوال اینجاست که چه لزومی دارد که صهیونیست جهانی که بیشتررسانه های دنیا را دراختیار دارد برای این اختاپوس سرمایه گذاری کند .


برای جواب این پرسش باید به پیشینه پیشگویی در دین یهود بپردازیم . همه می دانیم که بهترین پیشگوهای دنیا در بین یهودیان و البته فرقه ی کابالای آنها (تصوف یهود) است . بر اساس بسیاری از متون قدیمی کابالاها جزو اولین پیشگوهای دنیا بوده اند . آنها برای مبارزه با موعود آخرالزمان ابتدا می بایست فرهنگ پیشگویی خود را در بین مردم دنیا جا می انداختند . اگر نگاهی به حمله آمریکا به عراق بیاندازیم می بینیم که  این جنگ یکی از پیشگوییهای پیشگوی معروف نوستر آداموس نیز بوده است . آنجا که از فردی به نام Mabas  نام می برد که برگردان کامل آن Sadam می شود .


صهیونیست جهانی با ساخت فیلم های مختلف سعی بر این دارد تا صحیح بودن پیشگویی ها را به رخ مردم دنیا بکشد . شما اگر به فیلم 2012 نگاهی بیاندازید کامل در می یابید که اساس این فیلم بر پایه ی یک پیشگویی خرافی است که نابودی جهان را در دسامبر 2012 پیشگویی می کند .


شما فیلم های کارتونی این چند سال اخیر را به این فیلم ها و پیشگویی های نوستر آداموس اضافه کنید . فیلم کارتونی که جمعه گذشته (18-4-89) از شبکه دوم سیما پخش شد را ملاحظه بفرمایید . کارتون گربه بیلی که در آن فیلم ، یک قناری کوچک مرگ یکی از گربه ها را پیشگویی می کند و اذعان می دارد که من فقط اتفاقات بد را پیشگویی می کنم . او پیشگویی کرده است که در ساعت 12 آن روز قرار است یکی از گربه ها از بین برود . همه حیوانات برای اینکه این پیشگویی به وقوع نپیوندد تصمیم می گیرند صورت مسأله را پاک کنند و بایک خرد جمعی به این نتیجه می رسند که همه ی ساعت های شهر را ازکار بیاندازند تا مرگ یک گربه اتفاق نیفتد .


القائات بد این فیلم در همین جا به نمایش گذاشته شده است . این نتیجه که پیشگویی گفته شده حتماً به وقوع خواهد پیوست و تنها راهش این است که ساعت ها را از کار بیاندازند بدترین القاء این کارتون است . در اینجا این سئوال پیش می آید : حال اگر در عالم حقیقی (و نه در کارتون) اگر یک پیشگویی خبر از نابودی عالم در دسامبر 2012 بدهد  و ما نتوانیم جلوی پیشروی ساعت ها را بگیریم تکلیف چیست ؟

بگذریم !


حال به نظر شما بهترین وسیله برای تلقین واقعی بودن پیشگویی ها در دنیا چیزی غیر از جام جهانی فوتبال می تواند باشد ؟ جام جهانی که همه کارشناسان معتقدند این روزها 90 درصد فوتبالیست ها در زمین برای سیاست مداران خود بازی می کنند و هر چهار سال یکبار با بازیهای جام جهانی یک جنگ جهانی هم در دنیا به وقوع می پیوندد .


اما بازیهای امسال با جام جهانی های دیگر بسیار فرق دارد . اولاً اتفاقات عجیب و غریب زیادی در این جام رخ می دهد ، ثانیاً قهرمان این جام هم با قهرمانان هر سال جام جهانی فرق دارد .


درست است که نباید درباره ی بازی انجام نشده قضاوت کرد اما بد نیست ما هم یک پیشگویی هم داشته باشیم . امسال قهرمان جام جهانی صهیونیست جهانی است نه اسپانیا و نه هلند .


و نایب قهرمان هم همان اختاپوس یهودی است که اگر امشب پیشگویی دیگری انجام دهد و بیان بدارد که فردا صبح ساعت 9:30 عالم نابود خواهد شد ، بیش از 70 درصد مردم دنیا امشب به کره ی ماه سفر خواهند کرد .!


به نظر بنده ارزش دارد صهیونیست جهانی برای القاء تفکرات صهیونی خود هر سال یک جام جهانی با هزینه های گزاف راه بیاندازد . شما چه فکر می کنید ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم

حتی ز بوی فاطمه هم بی نصیبیم


ای دشمن حق ما دلیر و حق پرستیم

برگرد تا سربند یازهرا نبستیم


اگر سابقه ما را می خواهید از اینجا ببینید : www.atm1.blogfa.com  ما جزو اخراجی های بلاگفاییم .